شناسهٔ خبر: 51284 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

روایت عنایت‌الله رضا از کاسبی فرقه دموکرات

علی بهرامیان، مدیر مرکز اسناد مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی درباره اهمیت کتاب «ناگفته‌ها» خاطرات عنایت‌الله رضا گفت: رضا یکی از شاهدان عینی در رابطه با جنبش چپ در ایران بود.

روایت  عنایت‌الله رضا از کاسبی فرقه دموکرات

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ علی بهرامیان، مدیر بخش اسناد مرکز دایره‌المعارف اسلامی درباره کتاب خاطرات عنایت‌الله رضا گفت: مدتی با دکتر رضا، مدیر بخش جغرافیا در مرکز دایره‌المعارف اسلامی که شخصیتی علمی و آثاری در حوزه تالیف و ترجمه داشت، همکاری داشتم. وی در حوزه جغرافیا تحصیل کرده بود و از شهریور ۱۳۲۰ در برخی از رویدادهای سیاسی و تاریخی حضور داشت.
 
وی افزود: عنایت‌الله رضا در قضیه فرقه دموکرات در آذربایجان فعالیت‌هایی داشت که بعدا به درگیری با حزب توده و اقامت بیست و پنج ساله در شوروی منجر شد. به عبارتی می‌توان گفت وی یکی از شاهدان عینی در رابطه با جنبش چپ در ایران تا سال‌های ۱۳۴۷ و ۱۳۴۸ بود.
 
مدیر بخش اسناد مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی ادامه داد: وقتی عنایت‌الله رضا از شوروی برگشت چند هدف را مدنظر قرارداد یکی از این اهداف، نقد مارکسیسم بود. زیرا زمان اقامت در شوروی به منابع اصلی و استادان این حوزه دسترسی پیدا کرده بود و احساس می‌کرد باید ذهن برخی را در این زمینه روشن کند.
 
بهرامیان بیان کرد: هدف دوم عنایت‌الله رضا به آذربایجان مربوط می‌شد، به دلیل مطامعی که شوروی نسبت به آذربایجان داشت، تبیین، توضیح، نوشتن مقالات، کتاب‌ها و سخنرانی‌های متعددی را در دستور کار قرار داد تا نشان دهد که در واقع آذربایجان جزء ایران و این موضوع مسلم و ثابت است و جمهوری آذریابجان که در شوروی تشکیل شد و در حال حاضر یک جمهوری مستقل است، نامی جعلی دارد و آنجا هیچ‌گاه در طول تاریخ جزء آذربایجان محسوب نمی‌شده است. همچنین درباره این موضوع چند کتاب را هم معرفی و تالیف کرد.
 
وی افزود: با توجه به آنچه عنایت‌الله رضا پشت سر گذرانده بود همیشه احساس می‌کردیم، حتما چنین فردی خاطرات بسیاری برای گفتن دارد. از طرفی در مدت زمان بیست و پنج سالی که با هم همکار بودیم به خاطراتش زیاد اشاره می‌کرد و هر وقت کتابی درباره کمونیسم، حزب توده و آذربایجان به چاپ می‌رسید، وی به شرح مطالبی در این زمینه‌ها می‌پرداخت. بنابراین ما دکتر سیدصادق سجادی، عبدالحسین آذرنگ و دستیارش علی همدانی مرتب به وی اصرار می‌کردیم که این خاطرات مکتوب شود.
 
 این پژوهشگر تاریخ معاصر ادامه داد: دکتر رضا در مقابل اصرار ما برای گفتن خاطراتش مقاومت می‌کرد و استدلالش این بود که این خاطرات از زاویه دید یک نفر بازگو می‌شود که ممکن است به همه امور مسلط نباشد و اطلاع دقیقی از همه وقایع نداشته باشد و در مقابل فردی که آن خاطرات را می‌خواند، ممکن است درباره آن تحقیقی نکرده باشد و تنها خاطرات در ذهنش بماند و این یک نوع تحریف است.
 
بهرامیان اظهار کرد: همچنین معتقد بود بعضی افراد که از وی در قضیه آذربایجان ناراحت بودند، به جای اینکه از این مساله ابراز نارضایتی کنند، سوابق وی را در جنبش چپ برجسته می‌کنند و بعد هم بازگشتش از شوروی را خدمت به شاه نشان می‌دهند. بنابراین عنایت‌الله رضا در بیان خاطراتش از این مسائل واهمه داشت.
 
وی افزود: بالاخره اصرارها و پیگیری فراوان باعث شد که وی بپذیرد خاطراتش را در چند جلسه بگوید و ما ضبط کنیم. قرار بر این شد که آنچه می‌خواهد بیان کند و اگر در این میان ما هم نسبت به موضوع صحبتی داشتیم، مطرح کنیم تا ذهن وی آماده و تشویق به شرح وقایع شود. عنایت‌الله رضا،  در بیست  جلسه به بیان خاطراتش پرداخت و ما آن خاطرات را ضبط کردیم و قصد داشتیم ادامه دهیم به ویژه اینکه تا آن‌زمان خاطرات مطرح شده، منحصر به فعالیت‌های سیاسی شده بود، اگرچه قدری هم از امور تحقیقی هم در آن روایت شد.
 
بهرامیان افزود: اما آنچه برای ما مهم بود، اطلاعاتی پیرامون دوران جوانی و خانواده وی بود؛ خانواده‌ عریضی که در گیلان داشت و خودش هم مدتی از شاگردان و یاران نزدیک احمد کسروی بوده و اطلاعات بسیاری از کسروی داشت و رساله دکترای‌اش در مسکو درباره اندیشه‌های کسروی بود. بنابراین دکتر رضا یکی از شایسته‌ترین کسانی بود که می‌توانست درباره کسروی صحبت کند اما سخن نمی‌گفت. ما تلاش کردیم قسمت اطلاعات دکتر رضا از کسروی هم برسیم اما در میان راه، وی بیمار شد که بعد به دنبال مداوا و درمان بود و در نهایت منجر به فوتش شد. متاسفانه ضبط خاطراتش ادامه پیدا نکرد، اما آنچه نیز از وی به صورت کتاب منتشر شد، نیز غنیمت است. از این‌رو کتاب در حالی منتشر شد که وی در قیدحیات نبود.
 
مدیر بخش اسناد مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی با اشاره به خاطرات دکتر رضا از فرقه دموکرات گفت: قضیه فرقه دموکرات آذربایجان و ربط آن با سیاست‌های شوروی هنوز هم به تحقیق بسیاری نیاز دارد. به ویژه آنکه در این زمینه به اندازه کافی به اسناد استناد نشده است و باید اسنادی که در جمهوری آذربایجان، مسکو و ایران وجود دارد، مشاهده شود و به همراه اسناد به خاطرات نیز توجه شود. 
 
بهرامیان افزود: دکتر رضا در قضیه فرقه دموکرات آذربایجان، اطلاعات دقیق و نزدیکی داشت که ممکن است حتی در اسناد هم ثبت نشده باشند و شاید اگر وی از طرف حزب توده مامور به خدمت در حزب دموکرات نمی‌شد، چه بسا جدایی‌اش از حزب توده نیز به این سرعت اتفاق نمی‌افتاد. در واقع سیاهکاری‌ها، فریبکاری‌ها و سیاست‌بازی‌های سیاستمداران اتحاد جماهیر شوروی و رهبران جنبش چپ ایران در قضیه فرقه دموکرات مقدار بسیار زیادی موثر واقع شد در باز شدن چشم افرادی امثال دکتر رضا که به قصد و نیت خیر و آرمانگرایی به دنبال جنبش چپ رفته بودند.
 
وی ادامه داد: فریب‌خوردگان جنبش چپ ایران وقتی در قضیه فرقه دموکرات آذربایجان فهمیدند سران جنبش چپ با آنها صادق نیست و فرقه به طور کلی آلت‌دست بیگانه است، از حزب روی برگرداندند. دکتر رضا می‌گفت وقتی فهمیدم چه اشتباه بزرگی کردم و در این راه برای خودم خیانت به وطن قائل بودم، حتی تصمیم به خودکشی گرفتم. اما با همه این تفاسیر، مانند بقیه نبودم که عقلم را در اختیار اربابان چپ و راست قرار دهم و باری خودم آرمان‌هایی داشتم، طبیعتا آن آرمان‌ها محقق نشد.

نظر شما